دانلود پایان نامه بررسی رابطه بین هوش هیجانی و ویژگیهای شخصیتی مدیران دبیرستانهای شهرستان
این پروپوزال در قالب فرمت word قابل ویرایش ، آماده پرینت و ارائه به عنوان پروژه پایانی میباشد
توضیحات:
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: کلیات تحقیق
مقـدمه: 5
بیان مسئله: 7
ضرورت و اهمیت مساله 10
اهداف تحقیق 11
فرضیه های تحقیق: 11
تعاریف نظری و عملیاتی اصطلاحات کلیدی 12
الف: تعاریف نظری 12
ب: تعاریف عملیاتی 12
فصل دوم: ادبیات تحقیق
مقدمه 14
بخش اول: هوش هیجانی 15
تعریف هوش: 15
تاریخچه هوش هیجانی: 16
تعاریف هوش هیجانی 19
اهمیت هیجانات: 21
تصمیم سازی: 22
یکپارچگی: 22
نیازهای هیجانی انسان: 25
هیجان مثبت و منفی: 25
هوش هیجانی و حل مسئله: 26
بهره هوشی هیجانی در مقابل هوش هیجانی : 27
دانش هیجانی: 28
یادگیری هوش هیجانی: 29
بخش دوم: ویژگیهای شخصیت 29
نگاه اجمالی 32
شخصیت از دیدگاه مردم 33
شخصیت از دیدگاه روانشناسی 33
ماهیت شخصیت و انسان 34
نقش وراثت زیستی در رشد شخصیت 34
اهمیت محیط طبیعی در رشد شخصیت 35
رابطه فرهنگ و شخصیت 35
نقش تجربه گروهی در رشد شخصیت افراد 35
اهمیت تجارب شخصی در رشد شخصیت 36
نظریه های شخصیت 36
وجوه اشتراک و افتراق نظریه‌های شخصیت 37
نظریه رسمی در برابر نظریه‌های شخصی 38
رویکردها در نظریه‌های رسمی 39
روانکاوی 39
رویکردتیپ شناسی 40
رویکرد یادگیری اجتماعی 41
رویکرد تحلیل عاملی 41
رویکرد شناختی 41
رویکرد انسان گرایی 42
رویکرد حیطه محدود 42
گوناگونی در رویکردها به شخصیت 42
عوامل موثر بر نظریات شخصیت 43
فواید نظریه‌های شخصیت 43
به سوی یک دیدگاه یکپارچه از شخصیت 44
مدیریت 44
تيپ هاي مديريتي 45
تيپ يكه تاز 45
تيپ بوروكرات، نظم دهنده 46
تيپ آتش افروز 47
تيپ دنباله رو كبير، متحدكننده، وحدت بخش 48
تحقات انجام گرفته در ایران و خارج 49
فصل سوم: روش تحقیق
مقدمه 56
3-1) روش تحقيق 56
3-3) روشهاي گردآوري اطلاعات 57
3-3-1) منابع داده ها 57
3-3-2) ابزار گردآوري داده ها 57
3-5) جامعه آماري و حجم نمونه 58
3-5-1) روش محاسبه حجم نمونه 58
3-5-2) روش نمونه گيري 59
3-7) روش تجزيه و تحليل داده ها و آزمون فرضيه هاي آماري 59
فصل اول : کلیات تحقیق
مقـدمه:
گسترش روزافزون سازمانها و پیچیدگی فعالیتهای آنها، اندیشه و افکار جوامع سنتی را پریشان ساخته به گونه ای که، برای سازگاری با جامعه نوین باید از لاک و حصار سنتی خود بیرون بیایند و با نگرش تیزبینانه جامده های ترقی آینده خود را بسازند. انسان از بدو خلقت در جهت هدف متعالی حیاط یعنی تکامل و قدم برداشتن به طرف شکوفا شدن استعدادهای ذاتی خویش به نیازها و احتیاجاتی وابسته بوده است که برآورد شدن آنها نقش بسزایی در رهایی و وصال به اهداف جزئی و کلی زندگی خویش دارد. به طور کلی نوع بشر را از دو نوع بشر را از دو بعد مادی و معنوی سنجیده و مورد بررسی قرار داده اند و در این راستا نیازهای وی را تقسیم بندی نموده اند. به جهت اهمیت و اولویت بعد معنوی و نیازهای مربوط به این بعد، به بررسی این بعد پرداخته می شود.
از نظر متفکران انسان در زندگی فردی خویش دارای خصوصیات معنوی و عاطفی متنوع و پیچیده ای است که برای تعالی آنها باید نیازهای مربوطه را شناسایی کرده و در برآورد ساختن آنها تلاش نمود. انسان در زندگی فردی خود ناچاراً در تعامل و تبادل نیازهای خود با نیازها و توقعات دیگران می باشد، از طرفی نکته مهم در ایجاد تعادل بین این نیازها، ابتدا شناسایی آنها مخصوصاً از نظر عواطف و نیازهای شخصی، روش صحیح برآورد ساختن آنها و نیز محدوده این نیازها در تعامل با نیازهای دیگران که در اجتماع و زندگی شخصی انسان تأثیر دارند، می باشد(زارعی، 1382: 45).
روند کلی مربوط به شناسایی و برآورد کردن نیازهای عاطفی و هیجانات زندگی شخصی انسان و ایجاد تعادل و تعامل با عواطف و هیجانات دیگران که حاکم بر تعادل اجتماعی و زندگی شان باشد توسط آگاهی و هوش خاصی در انسان صورت می گیرد که هوش هیجانی نامیده می شود. (گلمن : 1995)
از طرف دیگر آثار نیازهای معنوی، روند و نتیجه برآورده ساختن آنها در جهت تکامل بشری، در جزئی ترین امور زندگی شخصی و اجتماعی وی مخصوصاً در روش زندگی و ایجاد روابط اجتماعی، در کوچکترین واجد اجتماع یعنی خانواده به وضوح دیده می شود. این تفکر، بسیاری از دانشمندان را بر آن داشته تا اولاً میزان آگاهی و هوش هیجانی انسان را به صورت فردی بررسی نموده ثانیاً رابطه بین این خصوصیات را با انتخاب راهکارهای عملی و اجتماعی وی مخصوصاً سطح عاطفه احساس موجود در خانواده در جهت تعالی و تکامل زندگی انسان و رسیدن به اهداف عالیه وی تا حد امکان تعیین نماید (اسمیت ، 1975 :155).
گسترش روزافزون سازمانها و پیچیدگی فعالیتهای آنها، اندیشه و افکار جوامع سنتی را پریشان ساخته به گونه ای که، برای سازگاری با جامعه نوین باید از لاک و حصار سنتی خود بیرون بیایند و با نگرش تیزبینانه جامده های ترقی آینده خود را بسازند. نقطه شروع ساختن آینده و متحول کردن آن در آموزش و پرورش نهفته است. نظام آموزشی محور تغییرات و تحولات در هر جامعه ای است و دست اندرکاران تعلیم و تربیت اذعان می دارند که آموزش و پرورش بهترین راه حل پیچیدگیهای جوامع بشری می باشد این نظام نه تنها می باید خود را با تغییرات در زمینه های مختلف وفق دهد بلکه بایستی اصلی ترین عامل تحول و پیشرفت در جامعه باشد. خصوصاً در چنین عصری که عصر تکنولوژی نامیده شده، سازمانها بیشتر دست نیاز بر تخصص و حکیم بودن مدیر دراز می کنند و سازمانهایی بر کارائی و اثربخشی نایل می گردند که در رأس آنها مدیران متخصص در تکاپو و فعالیت هستند، رفتار و اعمال مدیران از دو بعد سازمانی و شخصیتی ناشی می شود، رفتار آنها در اثر تلاشهایشان برای انطباق با محیط که در برگیرنده انتظاراتی از رفتارشان است شکل می گیرد؛ بنابراین یک فرد می تواند در نقش معین که با شخصیت او ناسازگار است ناموفق قلمداد شود به این دلیل در پستهای مدیریتی مدارس باید اشخاصی را منتصب نمود که شخصیت آنها با مقام تصدی شده سازگار باشد(خوش خوی، 1379: 65).
بیان مسئله:
امروزه به تحقیقات علمی فراوانی راجع به هیجانات و عواطف مختلف برمی خوریم. هیجانات تصمیم های لحظه به لحظه را هدایت می کنند و به صورتی تنگاتنگ با ذهن همکاری دارد. علیرغم قیدوبندهای اجتماعی، شور و شوق و اشتیاق و هیجان بارها و بارها بر عقل غلبه می نماید. این ویژگی طبیعی انسانی از ساختار اساسی حمایت ذهنی او نشأت می گیرد. ظرفیت یا توانایی شناخت عواطف دیگران در عرصه های مختلف زندگی نقش بازی می کند.
هوش هیجانی از اوایل دهه 90 میلادی با کارهای مایر و سالوی وارد حوزه روان شناسی رشد و به عنوان رقیبی جدی در برابر مفهوم بهره هوشی قرار گرفت، پژوهش های جدید نشان داده است که هوش هیجانی در سلامت و رشد عقلانی و عاطفی مؤثر است و از طرفی موفقیت در زندگی شغلی، تحصیلی و خانوادگی را تا حدودی هوش هیجانی تعیین می کند. مایر و سالوی (1997) چنین فرض کردند که هوش هیجانی حقیقت هوش است و پیشنهاد کردن: هوش هیجانی توانایی پردازش اطلاعات عاطفی شامل ادراک، همگون سازی و فهم مدیریت بر عواطف است(ص130).
گلمن پنج اصل را برای هوش هیجانی در نظر گرفته که عبارتند از: شناسایی هیجانات خود، توانایی مدیریت هیجانات در موقعیت های سخت، خودانگیزی و توانایی شناخت و احساسات دیگران و کنترل روابط فردی می باشد.
هوش هیجانی بر فرآیند فکر کردن و قضاوت کردن تأثیر می گذارد. فرد با در دست گرفتن هوش عمومی و هوش هیجانی به صورت دو بازوی قدرتمند قادر به زندگی بهتر با درک بهتر از خود و به دست آوردن پیشرفت های روز افزون برای خود خواهد بود. . (به نقل از آتش پور، 1382)
و.....