رمان: #کلاویه
نویسنده: #خورشید
ژانر : #عاشقانه #صحنه_دار #بزرگسال #اجباری
خلاصه :
من شاهرخم...
بعد از خيانت زنم از هرچي زن هست متنفر شدم و نمي خوام هيچ زني بهم نزديك بشه ولي ثروت من وارث نياز داره تصميم گرفتم برم بانك اسپرم و اونجا با دختر لوس و ننري روبه رو شدم كه قرار بودوارث من رو دنیا بیارن همه چي خوب بود تا اين كه اونذاز خونشون فرار كرد و حالا تو خونه
ی و من ديگه ....