رما ن #قمار_جوکر
💜نویسنده: #عطیه_شکری
💜ژانر : #روانشناختی #انتقامی #رازآلود
💜خلاصه:
دخترک دو قدم به عقب برداشت و اخم غلیظی کرد:
از من چی می خوای؟
چشمان جوکر برق عجیبی زد که ترس را به دل دخترک راه داد:
می خوام نمایش تو رو ببینم سرگرمم کن!
- مثله این که اشتباه گرفتی نمایش کار توعه نه من!
پسرک جوکر پشت دست دختر را بوسید و لبخند زیبایی زد:
ولی من مطمئنما تو ماهرتری!