اين كتاب مباحث نيروي انساني در سطح عمليات و استراتژيك را به‌صورتي منجسم، يك‌پارچه و هماهنگ ارائه مي‌نمايد، چرا كه مجموعه‌اي از ابزارهاي منابع انساني به تنهايي راه‌گشا نبوده بلكه بايد تشخيص داد براي هر استراتژي كدام ابزار و اقدامي مناسب‌تر است. مطالب اين كتاب در چهار بخش (شامل چهارده فصل) به‌صورتي سازماندهي شده است كه توانمندي بكارگيري كارا و مؤثر ابزارهاي منابع انساني را از طريق پيوند استراتژي و عمل به‌خوبي فراهم آورد. بخش اول با عنوان «انسان به مثابه يك منبع استراتژيك» به خلق ارزش و مزيت رقابتي توسط منابع انساني (فصل1 )، نگرش استراتژيك (فصل 2) و نگرش عملياتي (فصل 3) به منابع انساني تمركز يافته تا زمينه‌اي از پيوند هماهنگ استراتژي و عمل را براي مباحث سه بخش بعدي فراهم آورد. مديريت منابع انساني را مي‌توان به‌صورت خلاصه شامل «جذب نيروي انساين» (بخش دوم) و سپس تلاش براي «افزايش عملكرد آن» (بخش‌هاي سوم وچهارم) از طرق مادي و غيرمادي دانست. بخش دوم شامل فصل‌هاي 4 تا 7 به تأمين و حفظ كاركنان مؤثر «اختصاص يافته است. در فصل 4 «طراحي شغل» به‌منظور دستيابي به شرح شغل و شرايط اصرار مطرح مي‌شود. سپس مباحث مربوط به يافتن كاركنان با استعداد، گزينش و انتخاب كاركنان مناسب و حفظ و نگهداري كاركنان در فصل‌هاي 5 و 6 و 7 تشريح مي‌گردد. پس از آنكه افراد مناسب در مشاغل مناسب قرار گرفتند (بخش دوم)، آن‌گاه قدم بعدي (بخش‌هاي سوم و چهارم) براي افزايش عمل‌كرد برداشته مي‌شود. در بخش سوم با عنوان بهبود عملكرد كاركنا، مباحث ارزيابي عملكرد و ارائه باز خورد، آموزش و بهبود عملكرد و توسعه و بالندگي كاركنان در فصل‌هاي 8 و 9 و 10 توضيح داده مي‌شود. بخش چهارم با عنوان «انگيزش و مديريت كاركنان» به سه موضوع اختصاص يافته است. ايجاد انگيزه‌ به‌وسيله برنامه‌هاي پاداش و طراحي بسته‌هاي مزايا و پاداش در فصل‌هاي 11 و 12 به‌عنوان جبران‌هاي مادي و روابط موثر با كاركنان در فصل 13 به‌عنوان جبران‌هاي غيرمادي براي افزايش عملكرد مطرح مي‌شودند. موضوع سوم با عنوان هماهنگي استراتژي با عمل در فصل 14 تشرح مي‌گردد. هماهنگي دروني سيستم منابع انساني، به‌صورت افقي (در سطح عمليات منابع انساني) و عمود (در سطح استراتژيك منابع انساني) و هماهنگي بيروني سيستم‌ منابع انساني، به صورت افقي (با ساير عملكرد و موفقيت پايدار و هم‌افزايي خواهد شد.