امروزه يكي از مسائل مهمي كه فكر بسياري از مسئولين و دستاندركاران نظام تعليم و تربيت كشور ما را بخود مشغول كرده است ، مسائل ناشي از نارسائيهاي نظام جديد ميباشد كه منجر به افت تحصيلي دانشآموزان دبيرستانهاي دخترانه مشهد شده و خود بعنوان يك مسئله اساسي مطرح ميباشد. اين پژوهش در پي شناخت عوامل مربوط به ساختار و محتواي نظام جديد آموزش متوسطه بوده، كه زمينههاي لازم را براي افت تحصيلي دانشآموزان فراهم كرده است . فرضيههايي كه بدين منظور تدوين شده عبارتند از: -1 شيوه برنامه ريزي دروس در نظام جديد آموزش متوسطه يكي از عوامل مؤثر بر افت تحصيلي دانشآموز محسوب ميشود. -2 تغييرات مكرر آئيننامهها و دستورالعملهاي اجرائي نظام جديد آموزش متوسطه از جمله عوامل مؤثر بر افت تحصيلي دانشآموزان است . -3 حجم زياد و سنگين دروس از جمله عوامل مؤثر بر افت تحصيلي دانشآموزان محسوب ميشود. -4 شيوههاي سنتي تدريس يكي از عوامل مؤثر بر افت تحصيلي دانشآموزان محسوب ميشود. -5 نحوه انتخاب رشته در نظام جديد يكي از عوامل مؤثر بر افت تحصيلي دانشآموزان است .-6 عدم تمايل دانشآموزان ضعيف نسبت به ادامه تحصيل در شاخههاي كار و دانش و فني و حرفهاي يكي از عوامل مؤثر بر افت تحصيلي دانشآموزان است . ضمنا نگرش دبيران نسبت به هر يك از فرضيههاي فوق با سابقه خدمت آنان بررسي و رابطه ميان هر يك سنجيده شده است . جامعه اين پژوهش متشكل از كليه دبيران شاغل در دبيرستانهاي دخترانه نظام جديد و كليه دانشآموزان دختر مشغول به تحصيل در اين دبيرستانها كه لااقل ترم چهارم و بيشتر بوده و در يك يا چند درس افتادهاند، در نواحي 6 گانه شهرستان مشهد است . نمونهگيري در اين پژوهش با استفاده از روش نمونهگيري تصادفي خوشهاي انجام شده است . حجم نمونه متشكل از 120 دبير و 300 نفر دانشآموز ميباشد. با توجه به آنكه موضوع تحقيق نوعي نگرش سنجي بوده، لذا روش تحقيق بكار رفته از نوع پيمايشي است . براي سنجش نگرش دبيران و دانشآموزان 2 نوع پرسشنامه ساخته شده يكي مخصوص دبيران و ديگري مخصوص دانشآموزان، سئوالات هر دو پرسشنامه براساس مقياس ليكرت طراحي (بسيار زياد-زياد-كم-بسيار كم) كه به هر يك از پاسخها وزني معادل 1 تا 4 داده شده است . براي تجزيه و تحليل اطلاعات از آمار توصيفي و استنباطي استفاده شده، براي مستند سازي فرضيههاي تحقيق از آزمون مجذور كا (X2) استفاده شده است . نتايج عمده حاصل از اين پژوهش عبارت است از: -1 در مورد فرضيه اول: بين شيوه برنامهريزي دروس و افت تحصيلي دانشآموزان در نظام جديد ارتباط معني داري وجود دارد. يعني اينكه شيوه برنامهريزي دروس در نظام جديد از جمله عوامل مؤثر بر افت تحصيلي دانشآموزان محسوب ميشود. -2 در مورد فرضيه دوم: بين تغييرات مكرر آئيننامهها و دستورالعملهاي اجرائي نظام جديد و افت تحصيلي دانشآموزان در نظام جديد ارتباط معني داري وجود ندارد. اما اين عامل ميتواند بطور غيرمستقيم بر افت تحصيلي دانشآموزان تاثير بگذارد. -3 در مورد فرضيه سوم: بين حجم زياد و سنگين دروس و افت تحصيلي دانشآموزان ارتباط معني داري وجود دارد. يعني اينكه حجم زياد و سنگين دروس از جمله عوامل مؤثر بر افت تحصيلي دانشآموزان در نظام جديد به شمار ميرود. -
فرمت فایل : Word ( قابل ویرایش )
تعداد صفحات : 10